مثــــــل دریا

تارنمای برای دوستداران شعر ، تصنیف و ترانه های ماندگار این سرزمین اهورایی ( لطفاْ ازقلم - فونت- BLotus و یا BZar استفاده کنید )

مثــــــل دریا

تارنمای برای دوستداران شعر ، تصنیف و ترانه های ماندگار این سرزمین اهورایی ( لطفاْ ازقلم - فونت- BLotus و یا BZar استفاده کنید )

خوشه اشک ( فریدون مشیری)

شعر : خوشه اشک

شاعر : استاد فریدون مشیری


Image and video hosting by TinyPic


قفسی باید ساخت

هرچه در دنیا گنجشک و قناری هست

با پرستوها

و کبوترها

همه را باید یکجا به قفس انداخت

روزگاری است که پرواز کبوترها

در فضا ممنوع است

که چرا

به حریم جت ها خصمانه تجاوز شده است

روزگاری است که خوبی خفته است

و بدی بیدار است

و هیاهوی قناری ها

خواب جت ها را آشفته است

غزل حافظ را می خواندم

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو

تا به آنجا که وصیت می کرد

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک

از فروغ تو به خورشید رسد صد پرتو

دلم از نام مسیحا لرزید

از پس پرده اشک

من مسیحا را بالای صلیبش دیدم

با سرخم شده بر سینه که باز

به نکو کاری پاکی خوبی

عشق می ورزید

و پسر هایش را

که چه سان پاک و مجرد به فلک تاخته اند

و چه آتش ها هر گوشه به پا ساخته اند

و برادرها را خانه برانداخته اند

دود در مزرعه سبز فلک جاری است

تیغه نقره داس مه نو زنگاری است

و آنچه هنگام درو حاصل ماست

لعنت و نفرت و بیزاری است

روزگاری است که خوبی خفته است

و بدی بیدار است

و غزل های قناری ها

خواب جت ها را آشفته است غزل حافظ را می بندم

خیره در مزرعه خشک فلک می نگرم

از پس پرده اشک

می بینم

در دل شعله و دود

می شود خوشه پروین خاموش

پیش خود می گویم

عهد خودرایی و خود کامی است

عصر خون آشامی است

که درخشنده تر از خوشه پروین سپهر

خوشه اشک یتیمان ویتنامی است.

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 27 مهر 1386 ساعت 17:48 http://www.wall.blogsky.com

سلام
شعر های زیبایی داری...

دست طلا - همین جمله کوچیک خیلی بهم روحیه داد راستی وبلاگتم دیدم خیلی زیبا و ادبی خیلی ازش خوشم اومد.
به امید دیدار

فرزاد پنج‌شنبه 11 اسفند 1390 ساعت 01:43

خسته نباشی مجتبی جان . خیلی قشنگ بود .

اولین باری بود که از مشیری شعری میخواندم .

عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد